احادیث صریح و صحیح السند مشوّق فرزندآوری
در میان احادیث تشویق کننده فرزندآوری، تعدادی از آنها یافت می شود که از اسناد بسیار صحیحی در سلسله راویان شان برخوردارند. این احادیث عبارت اند از:
۱٫ در حدیثی از امام محمد باقر(علیه السلام) می خوانیم: «الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) تَزَوَّجُوا بِکْراً وَلُوداً وَ لَا تَزَوَّجُوا حَسْنَاءَ جَمِیلَهً عَاقِراً فَإِنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ»(۱)؛ (پیامبر فرمود با دختر باکره ای که فرزندآور است ازدواج کنید و با زن نازای زیبا ازدواج نکنید زیرا من به فزونی جمعیت شما در روز قیامت مباهات می کنم).
روشن است که تشویق به ازدواج با زن فرزندآور و بیان علتى که براى آن ذکر نموده (مباهات به فزونى جمعیت) دلالت برمطلوبیت فرزند زیاد دارد تا آنجا که برخی فقها به این حدیث برای استحباب به ازدواج با دختر باکره زایا استدلال کرده اند.(۲)
در باب سند این حدیث نیز باید گفت که راوی اول آن «حسن بن محبوب است» است که علمای علم رجال در والا مقام بودنش متفق النظرند. برای مثال در رجال کشی به عنوان یکی از اصحاب اجماع نام برده شده است.(۳) راوی دیگر سند این حدیث شخصی به نام «علاء بن رزین» است که او نیز نزد رجالیون صاحب منزلت است و برای مثال می بینیم نجاشی او را ثقه معرفی کرده(۴) و شیخ طوسی نیز علاوه بر «ثقه» بودن با وصف «جلیل القدر» از وی یاد کرده(۵) و علامه حلی نیز بر آن تأکید کرده است.(۶) سومین راوی سند این حدیث «محمد بن مسلم» است که به عنوان یکی از اصحاب اجماع، به تایید عدد بسیاری زیادی از علما رسیده است.(۷) بنابراین در اعتبار این سند هیچ سخن و شکی و وجود ندارد و احتمالا بدین سبب بوده است که علامه مجلسی در ارزیابی سند حدیث آن را صحیح دانسته است.(۸)
۲٫ در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ یَحْیَى عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ رَاشِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَکْثِرُوا الْوَلَدَ أُکَاثِرْ بِکُمُ الْأُمَمَ غَدا»(۹)؛ (رسول خدا فرمود: بر تعداد فرزندان بیافزایید تا در روز قیامت به فزونی شما بر امت ها تفاخر کنم).
در این حدیث پیامبر مستقیما و صریحا امر به ازدیاد فرزندآوری کرده است که دلالت آن بر مطلوبیت این موضوع و استحبابش روشن است.
درباره سند این روایت باید گفت که «عده ای» که در سند فوق از احمد بن محمد نقل کرده اند، مورد تأییدند و «احمد بن محمد» نیز خواه «احمد بن محمد بن خالد برقی» باشد یا «احمد بن محمد بن عیسی قمی»، مورد تأیید است.(۱۰) راوی دیگر سند این حدیث، «قاسم بن یحیی بن حسین بن راشد» است که هر چند کسی مانند ابن غضائری او را تضعیف کرده(۱۱)، ولی در میان معاصرین توسط آیت الله خویی به این دلیل توثیق شده است: اولا در اسناد «کامل الزیاره» ابن قولویه واقع شده و ثانیا شیخ صدوق سند زیارت امام حسین(علیه السلام) را که این شخص نیز از جمله راویان آن است صحیح شمرده است.(۱۲) وقتی این موضوع را در کنار نگاه تردیدآمیز علما به تضعیفات ابن غضائری قرار می دهیم(۱۳)، قول به توثیق او چنان بعید به نظر نمی رسد. از دیگر راویان این سند «حسن بن راشد» است که نزد شیح طوسی(۱۴) و علامه(۱۵) موثّق دانسته شده است. محمد بن مسلم آخرین شخص سند است که در روایت پیشین، بزرگی و جلالت وی بیان شد. بنابراین به نظر می رسد این حدیث هم از سند خویی برخوردار باشد و به این ترتیب می توان آن را در زمره احادیث صحیح برشمرد.
۳٫ از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالجَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقَالَ یَا نَبِیَّ اللَّهِ إِنَّ لِی ابْنَهَ عَمٍّ قَدْ رَضِیتُ جَمَالَهَا وَ حُسْنَهَا وَ دِینَهَا وَ لَکِنَّهَا عَاقِرٌ فَقَالَ لَا تَزَوَّجْهَا إِنَّ یُوسُفَ بْنَ یَعْقُوبَ لَقِیَ أَخَاهُ فَقَالَ یَا أَخِی کَیْفَ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَتَزَوَّجَ النِّسَاءَ بَعْدِی فَقَالَ إِنَّ أَبِی أَمَرَنِی وَ قَالَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ لَکَ ذُرِّیَّهٌ تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِالتَّسْبِیحِ فَافْعَلْ قَالَ فَجَاءَ رَجُلٌ مِنَ الْغَدِ إِلَى النَّبِیِّ(ص) فَقَالَ لَهُ مِثْلَ ذَلِکَ فَقَالَ لَهُ تَزَوَّجْ سَوْءَاءَ وَلُوداً فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ قَالَ فَقُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) مَا السَّوْءَاءُ قَالَ الْقَبِیحَهُ»(۱۶)؛ (فردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا من دختر عمویی دارم که از زیبایی، خوش اخلاقی و دینش راضی شده ام ولی نازاست. پیامبر فرمود با او ازدواج نکن؛ زیرا یوسف بن یعقوب وقتى با برادرش ملاقات کرد، گفت: برادر جان! چگونه توانستى پس از من، ازدواج کنى؟ عرض کرد: پدرم به من دستور داد و فرمود: اگر مى توانى فرزندانى داشته باشى که بر روى زمین با تسبیح الهى سنگینى کنند، اینکار را بکن. امام صادق(ع) فرمود: فرداى آن روز نیز مردى خدمت پیامبر خدا(ص) آمد و همان سؤال را پرسید. پیامبر(ص) فرمود: با زن سوءاء فرزندآور ازدواج کن، زیرا من در روز قیامت به شما بر سایر امت ها افتخار می کنم. راوی می گوید به امام صادق(ع) عوض کردم مراد از سوءاء چیست؟ فرمود زن زشت رو).
این حدیث از جوانب مختلف بر مطلوبیت فرزندآوری و فراوانی اولاد دلالت می کند:
الف. امر به ازدواج با دختر فرزندآور.
ب. تعلیل به تفاخر بر امت ها در روز قیامت به فراوانی جمعیت مسلمانان.
ج. مطلوبیت ازدیاد تسبیح کنندگان.
د. ترجیح ازدواج با زن «زشت روی فرزندآور» بر ازدواج با زن «زیبای نازا».
همان گونه که در سند حدیث قبلی ذکر شد «عده من اصحابنا» مورد تأیید علمای رجال است و احمد بن محمد نیز که در حدیث پیشین بررسی گردید توثیق شده است. «حسن بن محبوب» از راویان سند این حدیث نیز مورد تأیید بودنش در بررسی روایات گذشته بیان شد. دیگر راوی سند این حدیث «عبدالله بن سنان» است که رجال شناسان بزرگی چون شیخ طوسی(۱۷) و کشی(۱۸) او را توثیق کرده اند. بنابراین سند این روایت نیز صحیح است.
۴٫ از جابر بن عبدالله نقل شده که: «عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى وَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ جَمِیعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی حَمْزَهَ قَالَ سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ یَقُولُ کُنَّا عِنْدَ النَّبِیِّ(ص) فَقَالَ: إِنَّ خَیْرَ نِسَائِکُمُ الْوَلُودُ الْوَدُودُ الْعَفِیفَهُ الْعَزِیزَهُ فِی أَهْلِهَا الذَّلِیلَهُ مَعَ بَعْلِهَا الْمُتَبَرِّجَهُ مَعَ زَوْجِهَا الْحَصَانُ عَلَى غَیْرِه…»(۱۹)؛ (نزد پیامبر بودیم که فرمود: بهترین زنان شما زن فرزندآور با محبت و با عفت، گرامی در میان خانواده، متواضع در مقابل شوهر، آرایش کننده برای شوهر و خودنگهدار در مقابل غیر اوست).
این حدیث بدان سبب که بهترین زنان امت را «فرزندآورترین» آنها برشمرده، به خوبی دال بر مطلوبیت فرزندآوری در آموزه های نبوی و اسلامی به عنوان یک عمل مستحب است.
کلینی این حدیث را با چند طریق نقل کرده و در مجموع از اعتبار لازم برخوردار است و علامه مجلسی صحت آن را تایید کرده است.(۲۰) لذا به تأیید ایشان اکتفا شده و افراد سند به صورت تک تک ارزیابی نمی شوند.
۵٫ امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى مَوْلَى آلِ سَامٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) تَزَوَّجُوا الْأَبْکَارَ فَإِنَّهُنَّ أَطْیَبُ شَیْءٍ أَفْوَاهاً وَ أَدَرُّ شَیْءٍ أَخْلَافاً وَ أَفْتَحُ شَیْءٍ أَرْحَاماً أَمَا عَلِمْتُمْ أَنِّی أُبَاهِی بِکُمُ الْأُمَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ حَتَّى بِالسِّقْط…»(۲۱)؛ (رسول خدا(ص) فرمود با دختران باکره ازدواج کنید زیرا آنها از جهت بوی دهان خوشبوتر و از حیث شیردهی پرشیرتر و از لحاظ رحم فراخ ترند؛ آیا نمی دانید که من در روز قیامت به فزونی شما بر امّتها حتی به جنین سقط شده افتخار می کنم؟).
این حدیث ضمن برشماری ویژگی های ارجح زنان برای انتخاب به عنوان همسر، بر مطلوبیت ازدیاد فرزند دلالت دارد و ازدواج را راهی برای فزونی جمعیت مؤمنین معرفی می کند.
شیخ صدوق این روایت را از «ابن الولید» به عنوان یکی از کسانی که مورد تأیید رجالیونی چون نجاشی(۲۲) و شیخ طوسی(۲۳) است نقل کرده است. نفر بعدی سند این روایت «محمد بن حسن صفار» است که در کتب رجال مدح یا ذمی درباره اش وارد نشده است. راوی دیگر «عباس معروف» است که شیخ طوسی او را تأیید کرده است.(۲۴) «حسن بن محبوب» نیز یکی دیگر از راویان این سند است که در بررسی روایات گذشته وضع و حال او بیان شد. راوی بعدی این سند «علی بن رئاب» که نزد شیخ طوسی موثق است.(۲۵) بعداز او نوبت به «عبدالاعلی مولی آل سام» می رسد که کشی(۲۶) و ابن داود(۲۷) و علامه(۲۸) ضمن روایتی از امام صادق(علیه السلام) درباره او، ممدوح بودنش را ثابت می دانند. بنابراین با توجه به اینکه درباره «محمدبن حسن صفار» ذمی صورت نگرفته و «عبدالأعلی مولی آل سام» نیز مدح شده، شاید بتوان حدیث مذکور را حسن دانست.
دلالت این احادیث بر پسندیده بودن فرزندآوری بسیار روشن است و می توان آنها را به عنوان یکی از بهترین مشوّق های ازدیاد جمعیت در میان مسلمانان در نظر گرفت.
احادیث دیگر
با این حال روایات ستایش گر فرزندآوری منحصر به این تعداد محدود نیستند و می توان روایات بسیار فراوان دیگری را نیز در این باره برشمرد که تنها تفاوت شان با روایات فوق، امکان برخی مناقشات در اسناد آنهاست. این احادیث بسیار فراوان اند و به عنوان نمونه می توان برخی از آنها را بدین گونه مرور کرد:
۱٫ در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ جَدِّی عَنْ آبَائِهِ(ع) أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع) عَلَّمَ أَصْحَابَهُ فِی مَجْلِسٍ وَاحِدٍ أَرْبَعَمِائَهِ بَابٍ مِمَّا یُصْلِحُ لِلْمُسْلِمِ فِی دِینِهِ وَ دُنْیَاهُ… فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) کَثِیراً مَا کَانَ یَقُولُ مَنْ کَانَ یُحِبُ أَنْ یَتَّبِعَ سُنَّتِی فَلْیَتَزَوَّجْ فَإِنَّ مِنْ سُنَّتِیَ التَّزْوِیجَ وَ اطْلُبُوا الْوَلَدَ فَإِنِّی أُکَاثِرُ بِکُمُ الْأُمَمَ غَدا…»(۲۹)؛ (امام صادق(ع) می فرماید: پدرم از اجدادم نقل فرموده است که امیرالمؤمنین(ع) در یک مجلس به اصحابش چهارصد باب از آن چیزهایی که دین و دنیای مسلمان را سامان می بخشد، تعلیم داد… و [در ادامه فرمود:] رسول خدا(ص) بسیار می فرمود: هر کس دوست دارد که از سنت من پیروی کند، باید ازدواج کند، زیرا از سنت من ازدواج است. و در طلب فرزند باشید، زیرا من فردای قیامت به شما بر سایر امت ها می بالم).
در این حدیث «سنّت ازدواج» و «طلب فرزند» از جمله اموری برشمرده شده که صلاح دنیا و آخرت مسلمانان در آنها نهفته است و دلالت آن بر مطلوبیت فرزندآوری بسیاری روشن است.
۲٫ آن حضرت در حدیث دیگری از قول پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «تَزَوَّجُوا فَإِنِّی مُکَاثِرٌ بِکُمُ الْأُمَمَ غَداً فِی الْقِیَامَهِ حَتَّى إِنَ السِّقْطَ لَیَجِیءُ مُحْبَنْطِئاً عَلَى بَابِ الْجَنَّهِ فَیُقَالُ لَهُ ادْخُلِ الْجَنَّهَ فَیَقُولُ لَا حَتَّى یَدْخُلَ أَبَوَایَ الْجَنَّهَ قَبْلِی»(۳۰)؛ (پیامبر(ص) فرمود: ازدواج نمایید، زیرا من در فرداى قیامت به فزونى شما بر امت ها ا فتخار مى کنم، تا جایى که فرزند سقط شده با انتظار و ناراحتى بر در بهشت مى آید به او گفته مى شود: وارد بهشت شو. در پاسخ گوید: خیر وارد بهشت نمى شوم؛ مگر این که پدر و مادرم پیش از من وارد شوند).
دلالت این حدیث نیز – بواسطه افتخار پیامبر(ص) بر کثرت نسل مسلمین حتّی بر فرزند سقط شده و مبارکی آن کودک سقط شده در قیامت برای والدینش – بر مطلوب بودن فرزندآوری روشن است.
۳٫ در حدیث مرسلی نیز نقل شده که آن حضرت فرمود: «مِیرَاثُ اللَّهِ مِنْ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ الْوَلَدُ الصَّالِحُ یَسْتَغْفِرُ لَهُ»(۳۱)؛ (میراث الهی بنده مؤمن، فرزند صالح و درستکاری است که برای او استغفار کند).
این حدیث نه تنها به مطلوب بودن اصل فرزندآوری دلالت دارد، بلکه یکی از آثار و «برکات جاری» آن را حتی پس از مرگ انسان نیز مورد اشاره قرار می دهد. این مضمون در روایات دیگر نیز تکرار شده است.
۴٫ برای مثال از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «خَمْسَهٌ فِی قُبُورِهِمْ وَ ثَوَابُهُمْ یَجْرِی إِلَى دِیوَانِهِمْ مَنْ غَرَسَ نَخْلًا وَ مَنْ حَفَرَ بِئْراً وَ مَنْ بَنَى لِلَّهِ مَسْجِداً وَ مَنْ کَتَبَ مُصْحَفاً وَ مَنْ خَلَّفَ ابْناً صَالِحاً»(۳۲)؛ (پنج نفر از دنیا رفته اند ولی پرونده آنها بسته نشده و دائما به آنان ثواب می رسد: کسی که درختی کاشته، کسی که چاه آبی برای مردم حفر کرده، کسی که مسجدی ساخته، کسی که قرآنی نوشته، کسی که فرزندی شایسته از خود به جای گذارد).
۵٫ نیز در همین راستا از آن حضرت نقل شده که «مَرَّ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ(ع) بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَایُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ وَ هُوَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّهُ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَى یَتِیماً فَلِهَذَا غَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِل إبنه»(۳۳)؛ (حضرت عیسی بن مریم(علیهما السلام) بر گوری گذشت که صاحب ان عذاب می کشید، سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمی شود. عرض کرد: پروردگارا پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می شد و امسال که از آن می گذرم دیگر عذاب نمی کشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح الله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من به خاطر کارهای فرزندش، او را آمرزیدم).
۶٫ در حدیثی مرسل از امام باقر(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مَا یَمْنَعُ الْمُؤْمِنَ أَنْ یَتَّخِذَ أَهْلًا لَعَلَّ اللَّهُ أَنْ یَرْزُقَهُ نَسَمَهً تُثْقِلُ الْأَرْضَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»(۳۴)؛ (رسول خدا فرمود: چه چیز مؤمن را بازمی دارد از اینکه همسری را اختیار کند بدان امید که خداوند فرزندی به او روزی دهد که زمین را به لا اله الا الله سنگین کند؟).
در اینجا می بینیم که گویی حتی مطلوبیت اختیار همسر نیز به فرزندآوری و ازدیاد تعداد مؤمنینِ به خدا منوط شده است.
۷٫ آن حضرت در بیان نورانی دیگری نیز می فرماید: «مِنْ سَعَادَهِ الرَّجُلِ أَنْ یَکُونَ لَهُ الْوَلَدُ یُعْرَفُ فِیهِ شِبْهُهُ خَلْقُهُ وَ خُلُقُهُ وَ شَمَائِلُهُ»(۳۵)؛ (از سعادت مرد این است که برایش فرزندی باشد که در او شباهت آن مرد از قبیل شکل و خلق و خوی و خصوصیاتش دیده شود).
۸٫ از امام سجاد(ع) نقل شده است که فرمود: «إِنَّ مِنْ سَعَادَهِ الْمَرْءِ أَنْ یَکُونَ مَتْجَرُهُ فِی بَلَدِهِ وَ یَکُونَ خُلَطَاؤُهُ صَالِحِینَ وَ یَکُونَ لَهُ وُلْدٌ یَسْتَعِینُ بِهِمْ»(۳۶)؛ (از سعادت مرد آن است که محل تجارتش در شهرش باشد و دوستانش افرادی شایسته باشند و اینکه فرزندانی داشته باشد که از آنها یاری بگیرد).
۹٫ امام کاظم(ع) نیز می فرماید: «سَعِدَ امْرُؤٌ لَمْ یَمُتْ حَتَّى یَرَى خَلَفاً مِنْ نَفْسِهِ»(۳۷)؛ (سعادتمند است انسانی که نمیرد تا جانشین خودش را ببیند).
تعبیر به «سعادت» و خوشبختی از «فرزند» داشتن در سه حدیث بالا، جایگاه ستوده و والای این عمل را در گفتمان حدیثی اهل بیت(ع) نشان می دهد.
به هر حال مطلوبیت «فرزندآوری» و «فرزند داشتن» امری ثابت در فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) است، تا آنجا که می بینیم به عنوان یکی از نتایج حیات انسان مؤمن معرفی می شود.
۱۰٫ برای مثال در حدیثی از امام علی(علیه السلام) نقل شده است که: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَیْراً لَمْ یُمِتْهُ حَتَّى یُرِیَهُ الْخَلَفَ»(۳۸)؛ (هنگامی که خداوند برای بنده ای خیر بخواهد، او را نمی میراند تا فرزندانی به او عطا کند).
۱۱٫ یا از امام باقر(ع) نیز این روایت به دست ما رسیده است که: «أَنَّ مَنْ مَاتَ بِلَا خَلَفٍ فَکَأَنْ لَمْ یَکُنْ فِی النَّاسِ وَ مَنْ مَاتَ وَ لَهُ خَلَفٌ فَکَأَنَّهُ لَمْ یَمُتْ»(۳۹)؛ (هر کسی که بمیرد و از خود فرزندی به جا نگذارد، مانند این است که هیچ زمانی بین مردم نبوده است و هر کس فرزندانی از خود به جا بگذارد مانند این است که هیچ وقت نمرده است).
این احادیث و احادیث بسیار فراوان دیگری از این دست که مجال اشاره به همه آنها در این مختصر نمی گنجد، اگرچه – به خاطر مرسل بودن یا ضعیف دانسته شدن برخی از راویان آنها توسط علمای علم رجال – به لحاظ سلسله سند، اعتباری هم سنگ و هم مرتبه اعتبارپنج حدیث نقل شده در صدر بحث نمی یابند، اما به خاطر همراهی و همصدایی مضمونی با آنها می توانند مؤیدشان باشند و در نتیجه ضعف سندی بسیاری شان قابل جبران گردد. چرا که حکمت ها و برکاتی که برای فرزندآوری در آنها نقل شده نه تنها با عقل سازگاری دارد که با روح شریعت هم متناسب است.(۴۰) از این رو مشاهده می شود که برخی از بزرگان فقها به بعضی از احادیث مذکور استناد کرده اند بدون اینکه در سند آنها خدشه نمایند.(۴۱)
معنای صحیح احادیث نکوهش کننده فرزندآوری و رفع شبهه از آنها
در مقابل احادیثی که در بالا در ستایش و پسندیدگی فرزندآوری اقامه شده، گاهی اوقات گروه دیگری از احادیث و بیانات معصومین(علیهم السلام) مورد استناد قرار می گیرند که ظاهرا مضامینی کاملا متفاوت و مخالف با مطلوبیت استیلاد و فرزند داشتن، دارند. برخی از آنها را بررسی و معنای صحیح شان را بیان می کنیم.
حدیث «قله العیال احدی الیسارین»
یکی از معدود روایاتی که ظاهرا فرزندآوری را نکوهش می کند، این روایت امام صادق(علیه السلام) است که: «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْن»(۴۲)؛ (کمی نان خورها یکی از دو آسانی است). به عقیده کسانی که به این حدیث تمسک کرده اند، وقتی آسایش به عنوان یکی از نتایج تعداد کم نان خورها و عیال آدمی معرفی می شود، بنابراین افزایش جمعیت و فرزندان، امری مذموم و نقض کننده آسایش است.
در بررسی سندی این حدیث باید بگوییم که این حدیث با سه سند از شیخ صدوق روایت شده که دو تا از آنها به خاطر وجود راویان توثیق نشده و مشکوک و مجهولی چون قاسم بن یحیی و محمد بن هارون و عبدالله بن موسی یقطینی، ضعیف و تنها یکی شان قابل استناد است.(۴۳)
اما درباره دلالت می گوییم که:
اولا: واژه «عیال» مطلق است و شامل همسر و فرزندان مى شود. پس این روایت به روایاتى که دلالت برمحبوبیت کثرت فرزند مى کنند، مقیّد مى شود.(یعنی هر نوع عیالی را شامل نمی شود؛ بلکه فقط کمی همسر یکی از راحتی هاست).
ثانیا: آنچه ازاین روایت استفاده مى شود تشویق به کم نمودن اهل و عیال نیست، بلکه توجّه دادن به این نکته واقعی است که زیادى عیال سخت است و این مضمون با مستحب بودن ازدیاد اولاد و تلاش براى خانواده و تحمّل مشکلات آن منافات ندارد؛ همانند این که بخشیدن آنچه نزد انسان محبوب است و یا ایثار مال با ضیق معیشت، مشکل و سخت است، در حالی که انفاق مستحّب و پسندیده مى باشد. در آیه ۹۲ سوره آل عمران نیز صریحا بیان شده که: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»؛ (هرگز نایل نمى شوید به احسان و تفضّل الهى تا اینکه از چیزهایی که دوست می دارید انفاق و بذل کنید.)
به عبارت دیگر فرزندداری نوعی مجاهده است؛ با این حال خدا هر نوع مجاهدتی را در مسیر طلب رضایت او مطلوب دانسته است و چه بسا مصادیقی از جهاد را با وجود اینکه امکان شهادت و سختی های فراوان در آنها وجود دارد، بر بسیاری از مسلمین واجب دانسته است.
خلاصه اینکه تحمّل مشکلات در راه تحصیل نفقه عیال پسندیده است آنچنان که در حدیثی از اما رضا(علیه السلام) می خوانیم: «الْکَادُّ عَلَى عِیَالِهِ مِنْ حِلٍّ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ الله»(۴۴)؛ (کسى که از راه حلال براى امرار معاشِ زن و فرزند، تلاش مى کند، همانند مجاهد راه خدا است).(۴۵)
بنابراین این حدیث دلالتی بر لزوم و یا حتی پسندیدگی جلوگیری از فرزندآوری ندارد و همان طور که در یکی از احتمالاتی که آیت الله مکارم شیرازی در شرح معنایش بیان کرده تنها بیان واقعیت است و تسلّى خاطرى است براى کسانى که فرزندان کمى دارند و از آن رنج مى برند. درست مثل اینکه هرگاه کسى مرکبى نداشته باشد به او مى گویند: «نداشتن مرکب سبب آسودگى از هزینه هاى مختلف آن است».(۴۶) به تعبیر دیگر مشقت دانستن یک فعل ملازم با عدم استحباب و حتی وجوب یک عمل ندارد. پس هیچ تعارضی در این میان وجود ندارد.(۴۷)
حدیث «هلک صاحب العیال»
از دیگر اشکالاتی که با توسل به احادیث اهل بیت(علیهم السلام) بر فرزندآوری گرفته می شود، استناد به این حدیث امام رضا(علیه السلام) است که: «مَرَّ جَعْفَرٌ(ع) بِصَیَّادٍ فَقَالَ یَا صَیَّادُ أَیُّ شَیْءٍ أَکْثَرُ مَا یَقَعُ فِی شَبَکَتِکَ قَالَ الطَّیْرُ الزَّاقُّ قَالَ فَمَرَّ وَ هُوَ یَقُولُ هَلَکَ صَاحِبُ الْعِیَالِ هَلَکَ صَاحِبُ الْعِیَالِ»(۴۸)؛ (امام صادق(ع) درراه به صیادى برخورد و از او پرسید: اى صیّاد! چه حیوانى بیشتر در تور تو گرفتار مىشود؟ صیاد پاسخ داد: پرندۀ زاغ. راوى گوید: امام(ع) درحالى که به راه خود ادامه مى داد، فرمود: صاحب اهل و عیال هلاک شد؛ صاحب اهل و عیال هلاک شد).
با استناد به این روایت این پرسش می گردد که اگر فرزندآوری حقیقتا امر مطلوبی است، پس چرا امام صادق(ع) صاحب اهل و عیال را «هلاک شده» توصیف کرده است؟!
پاسخ: زاغ پرنده اى است که با منقار به جوجه هایش غذا مى دهد و به سبب جمع آورى غذا براى جوجه هایش، بسیار به دام مى افتد؛ در نتیجه عبارت «هلک صاحب العیال هلک صاحب العیال» درمقام ترحّم و دلسوزى برصاحب عیال است نه در مقام مذمّت فراوانى عیال یا فزونى اولاد.(۴۹)
پاسخ به دغدغه های مالی فرزندآوری در احادیث اهل بیت(علیهم السلام)
ترس از عدم تأمین رزق و روزی فرزندان همیشه یکی از دغدغه های ذهنی و موانع والدین برای فرزندآوری است. امّا منطق اسلام مخالف این توجیه است و روزی فرزندان را از جانب خداوند تضمین شده می داند و می توان گفت اجتناب از فرزندآوری مشمول مذمّتی است که در آن از قتل اولاد نهی شده است.
بکر بن صالح، یکی از اصحاب امام کاظم(علیه السلام) می گوید: «کَتَبْتُ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ(ع) أَنِّی اجْتَنَبْتُ طَلَبَ الْوَلَدِ مُنْذُ خَمْسِ سِنِینَ وَ ذَلِکَ أَنَّ أَهْلِی کَرِهَتْ ذَلِکَ وَ قَالَتْ إِنَّهُ یَشْتَدُّ عَلَیَّ تَرْبِیَتُهُمْ لِقِلَّهِ الشَّیْءِ فَمَا تَرَى فَکَتَبَ(ع) إِلَیَّ اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَرْزُقُهُمْ»(۵۰)؛ (به امام کاظم(ع) نوشتم، حدود پنج سال است که از طلب بچه خودداری کرده ام و این بدان سبب است که همسرم از این کار ناخشنود است و می گوید تربیت و نگهداری فرزندان به علت کمبود مالی مشکل است. نظر شما چیست؟ امام در پاسخ به من نوشت: در پی فرزند باش؛ زیرا روزی آنها را خداوند عزوجل می دهد).
طبق منطق اهل بیت(علیهم السلام) لازم است با توکّل بر خداوند متعال و عزم بر تلاش و کوشش برای تأمین رزق حلال، از این دغدغه ها گذر کرد. حضرت علی(علیه السلام) در کلام بسیار مهم می فرماید: «تَنْزِلُ الْمَعُونَهُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَه»(۵۱)؛ (کمک [الهى] به اندازه حاجت و نیاز نازل مى شود). این سخن دو پیام دارد:
۱٫ هرچه هزینه انسان بیشتر شود به طور طبیعى تلاش و کوشش وى بیشتر مى گردد و مواهب فزون ترى نصیبش مى شود و اینکه در احادیث آمده است که «الرّزقُ مع النّساءِ و العِیالِ»؛ (روزى همراه همسران به خانه شوهران مى آید)(۵۲) نیز ممکن است اشاره به همین معنا باشد که انسان مجرد تلاش زیادى براى زندگى نمى کند، امّا هنگامى که احساس کرد بار مسئولیت نفقه همسر بر عهده اوست و آبرویش در خطر است بر تلاش و فعالیت خود مى افزاید و روزى به خانه او سرازیر مى شود. همچنین هر زمان فرزند یا فرزندان بیشترى پیدا مى کند این احساس و آن تلاش بیشتر حاصل مى گردد.
۲٫ خداوند روزى رسان به افرادى که براى زندگى هزینه بیشترى مى کنند و سختگیرى به همسر و فرزند ندارند و دست و دل آنها براى بخشش به نیازمندان و کارهاى خیر و پذیرایى مهمان باز است، رزق و روزى وسیع ترى عنایت مى کند. این گفتار حکیمانه در واقع مى خواهد مردم را از بخل و تنگ گرفتن بر عیال و کسانى که نان خور او هستند بر حذر دارد و به شرکت در کارهاى خیر تشویق کند و امیدوار سازد که هر اندازه بیشتر به سراغ این امور روند خداوند هم روزى آنها را وسیع تر مى کند.
ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه حدیثى را از رسول خدا(صلى الله علیه و آله) آورده که: «مَنْ وَسَّعَ وُسِعَ عَلَیْهِ وَ کُلَّما کَثُرَ الْعِیالُ کَثُرَ الرِّزْقُ»(۵۳)؛ (هر کس دامنه انفاق را گسترش دهد خداوند روزى او را وسیع تر مى کند و هر زمان افراد خانواده انسان بیشتر شوند روزى نیز فزون تر خواهد شد).
این مفسر نهج البلاغه سپس داستانى از بعضى از ثروتمندان نقل مى کند که تقسیم سالانه اى براى جمعى از فقرا داشت. ناگهان به نظرش آمد که این هزینه زیادى مى برد. به حساب دار خود دستور داد که آن را قطع کند. شبى در خواب دید که اموال زیادى در خانه دارد و گروهى آنها را از درون خانه اش به آسمان مى برند و او جزع و بى تابى مى کند و عرضه مى دارد: پروردگارا! روزى من چه شد؟ روزى من چه شد؟ ناگاه این پیام به او رسید که ما اینها را به تو روزى دادیم که آن را درباره فقرا مصرف کنى هنگامى که آن را قطع کردى ما هم آنها را از تو گرفتیم به دیگران دادیم. صبح گاهان هنگامى که بیدار شد به حساب دارش دستور داد تمام آن کمک ها را ادامه دهد.(۵۴).(۵۵)